 
 		  		 			گروه ورزش|شهرآرانیوز: در طول دوره کوتاه مدیریت علی خطیر در باشگاه استقلال، دو ماجرای پرسروصدا و در عین حال ناکام، به عنوان نماد بیبرنامگی و تصمیمگیریهای غیرشفاف در حافظه هواداران باقی مانده است: یکی قرارداد پرحاشیه با شرکت موبایل موسوی در آبان ۱۴۰۲ و دیگری تفاهمنامه نمایشی با شرکتهای خارجی برای ساخت ورزشگاه اختصاصی در دیماه همان سال.
این دو رویداد نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی باشگاه کمکی نکردند، بلکه پرسشهای جدی درباره صلاحیت اقتصادی و مدیریتی علی خطیر بر جای گذاشتند.
قرارداد پرسروصدا با «موبایل موسوی»؛ آبان ۱۴۰۲
در دوم آبان ۱۴۰۲، باشگاه استقلال با انتشار بیانیهای رسمی، از امضای قرارداد اسپانسری با شرکت و فروشگاه «موبایل موسوی آمل» خبر داد. طبق اعلام رسمی باشگاه، ارزش این قرارداد ۴۰ میلیارد تومان برای فصل ۱۴۰۳–۱۴۰۲ عنوان شد و قرار بود تبلیغات این شرکت روی پشت پیراهن تیم بزرگسالان استقلال درج شود. همچنین در بندهای قرارداد آمده بود که در صورت گسترش همکاری در فضای مجازی، مبلغ توافق میتواند تا ۸۰ میلیارد تومان افزایش یابد.
اما این قرارداد که در ابتدا به عنوان گامی مثبت برای جذب منابع مالی معرفی شد، خیلی زود رنگ باخت. هیچ گزارش شفاف مالی از دریافت مبالغ وعده دادهشده منتشر نشد و تبلیغات «موبایل موسوی» نیز در بازیهای رسمی چندان قابل مشاهده نبود. درنهایت، مشخص شد که شرکت مذکور از سوی قوهقضائیه به دلیل تخلفات گسترده در فروش تلفن همراه و عدم تحویل کالا به مشتریان، تحت پیگرد قرار گرفته است.
این اتفاق، نهتنها وجهه باشگاه استقلال را خدشهدار کرد، بلکه نشان داد که بررسی اهلیت مالی و حقوقی شرکای تجاری در دوران مدیریت علی خطیر بهدرستی انجام نمیشد. چنین خطای بزرگی، از مدیری که باید حافظ اعتبار برند استقلال باشد، قابلچشمپوشی نیست.
وعده ساخت ورزشگاه اختصاصی با حضور مهمانان خارجی؛ دی ۱۴۰۲
حدود دو ماه پس از ماجرای موبایل موسوی، در ۱۴ دی ۱۴۰۲، علی خطیر با برگزاری مراسمی پرهزینه و رسانهای، از امضای تفاهمنامهای برای سرمایهگذاری و ساخت مجموعه ورزشی اختصاصی باشگاه استقلال خبر داد. در این مراسم، مدیرعامل شرکت JTA قطر، مدیران ارشد شرکت IBN مالزی و نمایندگانی از شرکت TJA چین حضور داشتند.
خطیر در سخنان خود تأکید کرد که حدود ۳۰ درصد تمرکز مدیریت او بر توسعه زیرساختهای باشگاه است و هدف از این تفاهمنامه، آغاز مسیر ساخت ورزشگاه اختصاصی استقلال خواهد بود. با این حال، این مراسم پرزرقوبرق هیچ خروجی عملی به همراه نداشت؛ نه قرارداد رسمی اجرایی امضا شد، نه زمین مشخصی برای پروژه معرفی گردید. حتی گزارشی از ادامه مذاکرات با شرکتهای خارجی نیز منتشر نشد.
هزینههای میزبانی و تشریفات آن مراسم که با حضور گسترده رسانهها برگزار شد، تنها خروجی ملموس آن بود؛ خروجیای که از جیب باشگاه و در نهایت از سرمایه هواداران پرداخت شد.
دو وعده، دو شکست و یک پرسش بزرگ
دو ماجرای «موبایل موسوی» و «تفاهمنامه ساخت ورزشگاه» هر دو با تبلیغات گسترده و وعدههای بزرگ آغاز شدند، اما بدون هیچ نتیجهای پایان یافتند. حال این پرسش جدی مطرح است:
چگونه فردی با چنین سابقهای از تصمیمات اقتصادی اشتباه و اقدامات نمایشی میتواند گزینهای قابل اعتماد برای مدیریت باشگاه استقلال باشد؟
در شرایطی که استقلال با مشکلات مالی، بدهیهای انباشته و کمبود زیرساخت روبهروست، نیاز به مدیری با برنامه، تخصص اقتصادی و شفافیت مالی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. اما عملکرد علی خطیر نشان داد که تصمیمهای او بیشتر بر پایه نمایش رسانهای و شعار است تا اقدام اجرایی و حسابشده.
باشگاه استقلال به عنوان یکی از پرافتخارترین تیمهای فوتبال آسیا، شایسته مدیری است که با نگاه اقتصادی دقیق، روابط تجاری شفاف و تصمیمگیری حرفهای، آیندهای پایدار برای باشگاه رقم بزند. تجربه دو شکست بزرگ دوران علی خطیر؛ یکی در همکاری با شرکت متخلف «موبایل موسوی» و دیگری در پروژه ناکام ساخت ورزشگاه، نشان میدهد که ادامه چنین مسیرهایی میتواند اعتبار باشگاه را بیش از پیش زیر سؤال ببرد.
زمان آن رسیده است که در انتخاب مدیران ارشد استقلال، اهلیت مالی، صداقت اجرایی و سابقه واقعی عملکرد معیار اصلی تصمیمگیری باشد، نه نمایشهای رسانهای و وعدههای بیپشتوانه.
اوج فاجعه
اوج فاجعه آنجاست که علی خطیر اکنون عضوی از هیئترئیسه فدراسیون فوتبال محسوب میشود و روشن نیست که او با چنین سوابقی، چرا در چنین پست مهمی مشغول به فعالیت شده است و چرا در رأس ارکان فدراسیون فوتبال قرار دارد؟!